یادداشت | ساز ناکوک آموزش و پرورش برای کودکان
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ذهن کودکان همانند زمینی بایر، آماده کشت و زرع محصولاتی پربار است که با برنامه ریزی صحیح مسئولان در نظام تعلیم و تربیت کشور میتوان ثمرات و حاصل این ذهن جوال را پرورش داده و به نقطه مطلوب رساند، به طوری که حاصل همین برنامهریزی، نخبگانی توانمند و مؤمن برای آینده کشور و نظام شود.
خشت اول تربیت
جامعه اگر بخواهد در آینده نیز به نخبگانی دلسور و توانمند دست یابد، نیاز به مقدمات و پیریزی قوی و مستحکم دارد و ضروری است که خشتهای ابتدایی از معماری ذهن و روح کودک متناسب با شرایط محیطی و خانوادگی او برنامهریزی شود.
اگر این مقدمات و خشت اولیه درست به کار برده نشود و ساختمان فکری مناسبی شکل نگیرد، نه تنها نتیجه مطلوبی در کار نخواهد بود، که در آینده سرباری برای کشور و جامعه به وجود خواهد آمد که هزینههای اساسی بر دوش نظام و دولت قرار خواهد داد.
به قول شاعر؛ چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج/ گر رساند بر فلک، باشد همان دیوار کج(1)
یکی از این مقدمات، تربیت صحیح کودک بر پایه اخلاق و ایمان است، تربیتی که متدهای آموزشی آن با مبانی قرآنی و اسلامی و همچنین با شرایط محیطی و زمانی کشور ایران منطبق باشد.
اندیشه لیبرال و سکولار، عوامل حذف بهداشت معنوی
این امر جز با تصمیمگیری مسئولان معتقد به نظام اسلامی و قوانین متعلق به آن میسر نیست، بنابراین کسانی با روحیات متمایل به غرب یا مبانی سکولار و لیبرال نمیتوانند آینده این کشور و نظام را در جهت ارتقای سلامت ایمانی و معنوی آن بسازند، بلکه با مخدوش کردن تربیتی و زدودن بهداشت معنوی و روانی کودکان و نوجوانان ایرانی که جامعه بر خشتهای وجودی آنها ساخته شده و شکل میگیرد، جامعه را در سراشیبی سقوط فرهنگی و اخلاقی قرار میدهند، به گونهای که ترور نخبگان از درون کشور و توسط خود آنها کلید میخورد.
از این رو انتخاب مسئولانی دلسوز و آگاه به آموزههای دینی و اسلامی در وزارت آموزش و پرورش امری اجتناب ناپذیر در تعیین و ساخت آینده جامعه محسوب میشود که نظارت دقیق سازمانهای مربوطه و دولت را میطلبد.
هر انسانی در دوران کودکی خود، به دلیل عدم شناخت کافی از شرایط، محیط پیرامون و حاضران در آن، بیشترین اثرپذیری از آنها را دارد، به همین خاطر ارزش محیط تعلیمی خانواده و مدرسه در شکلگیری شخصیت کودک مشخص میشود.
یکی از مهمترین خشتهای تربیتی جوانان در کودکی و قبل از آغاز آموزش رسمی آنها در مراکز آموزش و پروش نهاده میشود، این همان قدمی است که قدمهای بعدی هر کودکی را تحت الشعاع قرار داده و اثر مثبت یا منفی خود را تا آخرین خشت وجودی او ادامه میدهد.
اگر اولین قدم تربیتی به درستی و بر محور صحیح برداشته شود، قدمهای دیگر نیز متناسب و الگوبرداری شده از آن پیموده میشود و آینده وی را تضمین میکند.
جایگاهی برای تربیت سالم
طبق مبانی اسلامی نخستین قدم تربیتی از خانواده آغاز میشود و در این سنگر امن است که میتوان نقشه راه و تهدیدهای موجود در مسیر را به کودک آموزش داد؛ اما این امر به دلیل عدم تجهیز والدین و خانوادهها به فنون تعلیمی و متد آموزش درسی کافی نیست، بنابراین تعبیه مکانی برای برداشتن نخستین گام آموزشی کودکان ضروری به نظر می رسد.
مهدکودکها و پیشدبستانیها یکی از فضاهای تربیتی برای کودکان هستند که به جهت دارا بودن سازو کاری خاص، جدای از دیگر محیطهای آموزشی طبقهبندی و تعریف میشوند.
از شاخصههای این محیطها میتوان به امن بودن آنها اشاره کرد که با توجه به دغدغههای فکری والدین، اکثر مدیران چنین مکانهایی در برقراری امنیت فضای آموزشی خود بسیار ساعی و کوشا هستند.
اما باید توجه داشت که امنیت دارای ابعاد متفاوتی است و صرف ایجاد جایگاهی برای کودکان که ایمن از سارقین باشند، کافی نیست، بلکه امنیت اخلاقی، تربیتی و دینی نیز از دیگر ابعادی است که پرداختن به آن بایستی در صدر برنامهریزیهای آموزشی قرار گیرد.
متأسفانه یکی از معضلات امروز مهد کودکها و پیشدبستانیها در کلانشهرها خالی بودن محیط آموزشی آن از امنیت و سلامت اخلاقی و دینی است و این امر والدین را در انتخاب جایگاهی سالم برای پرورش روحی و رفتاری فرزندان خود مردد کرده است.
خدشه به سلامت محیطهای آموزشی
یکی از مصادیقی که به سلامت این فضاهای آموزشی خدشه وارد میکند، بهره گرفتن از الگوهای غربی و نامتناسب با سبک زندگی ایرانی و اسلامی است که یا نشأت گرفته از بیاطلاع، جهل و برداشت نادرست مسئولان و مدیران است، یا اینکه در امتداد نفوذ فرهنگی و توطئههای غربی صورت میپذیرد.
در اینکه بخشی از مدیران بر اساس دلیل نخست از سبکهای آموزشی غربی بهره میگیرند، تردیدی وجود ندارد، اما یقینا بخش قابل توجهی از این بیتدبیری مرتبط با تهاجم و نفوذ فرهنگی غربی است که با تربیت افرادی بر پایه متد غربی در ایران به اهداف خود دست پیدا میکنند.
از جمله مسائل خطرناکی که درحال مدلسازی گسترده در سطح کشور خصوصا در شهرهای بزرگی همچون تهران است، بحثهای آموزش جنسی زودهنگام به کودکان، آموزش و برپایی مجالس رقص، برقراری ارتباط با حیوانات، وجود استخرهای مختلط شنا برای کودکان و ... در مهدها و پیشدبستانیها است که نگرانی خانوادهها و والدین را به همراه داشته است.
هشدارهای مکرر رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب نسبت به الگوگیری از اسلوب غربی هشدار داده و آموزش مسائل جنسی در محیطهای آموزشی را حاصل بیتدبیر و بیفکری توصیف میکنند، ایشان در دیدار با معلمان استان کرمان دراینباره میفرمایند: « یک وقت بخشی از آموزش و پرورش مثلاً احساس میکند که باید به جوانان آموزشهای جنسی داد - تقلید کورکورانهی از غرب - ناگهان میبینیم از یک گوشه، نوشته و کتاب و جزوه در این زمینه منتشر میشود! روی این مسأله، کجا فکر شده؟ کجا تصمیمگیری شده؟ کجا سنجیده شده؟ چقدر ما باید دنبالهرو غرب باشیم!؟ چقدر باید تجربههای شکستخورده و ناکام غربیها را چشم بسته دنبال و تقلید کنیم!؟ مگر آنها از دامن زدن به احساسات جنسی سود بردند؟ در این مسأله، در ماندهاند. پردهی عفاف و حفاظ و معصومیتی از دین و تعلیمات دینی روی زن و مرد و جوان و پیر ما گسترده شده است؛ بیاییم با دست خودمان این پرده را بدریم! این با کدام فکر و منطق تطبیق میکند؟» (2)
اما موضوعی که در این نوشتار مهم جلوه میکند، یافتن مقصر نیست، بلکه هدف اصلی هشدار نسبت به نفوذی است که از سوی غربگرایان و افرادی با مبانی سکولار و لیبرال در پیشدبستانیها کشور در جریان بوده و اگر مدیران مؤمن و انقلابی و والدین نسبت به آن بیتفاوت باشند، آینده جامعه و فرزندان آنها تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.
امر دیگری که نفوذ غربگرایان در چنین فضاهای آموزشی را شدت میبخشد، خصوصیسازی زیرمجموعههای آموزش و پرورش خصوصا پیشدبستانیها است که برخی اخبار جسته و گریخته از این امر حکایت میکند.
اما چرا خصوصی سازی به فضای نامناسب مهدها و پیشدبستانیها دامن میزند؟
خصوصی سازی محیطهای آموزشی باعث به تاراج رفتن آن توسط طبقات ثروتمند جامعه شده و با توجه به رویکرد غربگرایانه این قشر و الگوگیری آنها از مبانی غربی، بستری مناسب جهت فعالیتها و نفوذ فرهنگی دشمنان نظام اسلامی مهیا میشود.
حذف عدالت آموزشی، بزرگترین آسیب
هرچند مسئولان آموزش و پروش برای این طرح فوایدی همچون کاهشهزینههای دولتی را عنوان میکنند، اما باید توجه داشت این امر موجب از بین رفتن عدالت آموزشی میشود، چراکه خصوصی شدن مدارس و محیطهای آموزشی همچون پیشدبستانیها باعث حذف و محرومیت اقشار ضعیف و طبقات محروم جامعه از امر تعلیم و تربیت است و حال اینکه بیشتر نخبگان کشور برآمده از این طبقات هستند و طبقات ثروتمند جامعه تعداد کمی از نخبگان علمی کشور را شامل میشوند، بنابراین محروم کردن طبقات ضعیف جامعه از محیطهای آموزشی همچون پیشدبستانیها امر نامعقول است.
از دیگر معایب این طرح(خصوصی سازی) عدم نظاممندی اذهان کودکانی است که به دلایل اقتصادی نتوانستهاند قبل از حضور در مدارس ابتدایی در پیشدبستانی حضور پیدا کنند؛ از اینرو در بدو ورود به کلاسهای ابتدایی با مشکلات آموزشی و اخلال در یادگیری مواجه میشوند.
اما خطر دیگری که طبقات ضعیف جامعه را تهدید میکند، اثرپذیری از کودکانی است که به سبب ثروتمندی والدین خود، محیط پیشدبستانی خصوصی را تجربه کردهاند و باتوجه به اسلوبی که در چنین محیطهای آموزش داده شده است، پیشبینی آینده فرزندان این سرزمین کار سختی نخواهد بود.
راهکار تصحیح نظام آموزشی
به نظر تنها راهکاری که در مقابل تهاجمهای فرهنگی دشمنان و همچنین نظراتی که از سوی مسئولان بهیکباره اخذ میشود، میتواند به تغییر شیوه و کسب توفیق در این زمینه بیأنجامد، عمل به توصیه رهبر معظم انقلاب است که میفرمایند: «اعتقاد من این است که آموزش و پرورش برای حل مسائل اساسىِ این بخش عظیم - به تعبیر فرنگی ها - یک اتاق فکر احتیاج دارد. تصمیمها در آموزش و پرورش نباید سلیقهیی گرفته شود.»(3)/۸۷۶/ی۷۰۲/س
مهدی شاهی، طلبه حوزه علمیه قم
منابع
1ـ صائب تبریزی
2ـ بیانات در دیدار جمعی از معلمان استان کرمان در تاریخ ۱۲/۲/۱۳۸۴
3ـ همان